کوی امیرالمؤمنین (ع) یکی از محلههای قدیمی مشهد است. این محله که در دهههای ۴۰ و ۵۰ بافتی روستایی داشت و بدون هرگونه امکانات رفاهی و خدماتی بود، در سالهای پایانی دهه ۵۰ با تلاش و پیگیری ساکنان تغییراتی بنیادی را تجربه کرد و به بخشی از شهر تبدیل شد.
اهالی این محله از پیشگامان مبارزات انقلاب اسلامی و دوران جنگ تحمیلی هستند و به گفته اهالی با تقدیم ۱۸۰ شهید و تعداد زیادی جانباز پیشتاز فرهنگ مقاومت، شهادت و ثابتقدمی در راه دفاع از آرمانهای انقلاب و امامخمینی (ره) هستند.
در گفتگو با چند نفر از قدیمیهای محله، خاطرات و چگونگی شکلگیری این محله را مرور کردیم.
محله امیرالمؤمنین (ع) که تا قبل از دهه ۲۰ بافتی روستایی داشت، از دو هسته جمعیتی جداگانه تشکیل شده بود. حاجمحمد میرزایی متولد سال ۱۳۰۸ از ساکنان قدیمی محله، دراینباره میگوید: بخش اصلی و قدیمی محله شامل کشاورزان و روستاییانی بود که روی زمینهای اربابی کار میکردند.
در آن زمان نامی از محله کوی امیرالمؤمنین (ع) نبود و این زمینهای کشاورزی درواقع بخشی از زمینهای بحرآباد بود و مالک آن نیز میرزاحسن حبیبی نام داشت. بهگفته او، روستاییان از سالها قبل در داخل زمینهایی که کشتوکار میکردند، ساکن شده بودند. این محل تا مدتها اسم خاصی نداشت و بخشی از بحرآباد به حساب میآمد.
میرزایی ادامه میدهد: بعدها و با تأسیس مجتمع مسکونی کارمندان کارخانه قند آبکوه و معروفشدن آنجا به کوی کارمندان، این زمینها بهدلیل سکونت کشاورزان در آن به کوی کشاورزان معروف شد. ساکنان کوی کشاورزان درواقع ساکنان قدیمی و هسته اولیه محله کوی امیرالمؤمنین (ع) بودند.
بهجز زمینهای اربابی، بخشی از زمینهای این محله به آستانقدسرضوی تعلق دارد و در بخشی از این زمینها باغ امامرضا (ع) قرار گرفته است. کارگرهایی که در باغ امامرضا (ع) مشغول به کار بودند، بهتدریج در بخشی از زمینهای آستانقدسرضوی خانههایی ساخته و ساکن شدند.
افرادی هم که در کورههای آجرپزی کار میکردند، همراه با خانوادههایشان همانجا ساکن بودند. بعدها این منطقه که هسته جمعیتی تشکیلشده از کارگران باغ امامرضا (ع) و کارگران آجرپزی و کوزهگری بود، به کوی کارگران معروف شد.
میرزایی ادامه میدهد: البته این قسمت را بهنام کوی زرگران نیز میشناسند. اینکه به چه دلیل این قسمت به کوی زرگران معروف شده است، مشخص نیست. چون زرگر یا طلافروشی در این محله ساکن نبوده است.
ساکنان کوی کشاورزان درواقع ساکنان قدیمی و هسته اولیه محله کوی امیرالمؤمنین (ع) بودند
حاجمحمد میگوید: احتمال بیشتر این است که بهدلیل سکونت خانواده کوزهگران و کورههای آجرپزی، کوی کوزهگران نام داشته و بهمرور زمان تغییر نام پیدا کرده و نامش از کوی کوزهگران به کوی زرگران تغییر کرده است.
درواقع هسته اولیه محله کوی امیرالمؤمنین (ع) تا قبل از پیدایش امروزین آن را همین ساکنان کشاورز (کوی کشاورزان) و کارگران باغ امامرضا (ع) و کوره آجرپزی (کوی کارگران) تشکیل داده بودند.
یکی از اتفاقات تاریخی در محله کوی امیرالمؤمنین (ع)، سکونت و ورود روسها به این محله بوده است. میرزایی که بهخوبی این واقعه را در خاطر دارد، میگوید: روسها از اوایل دهه ۲۰ بهمدت چندسال در محدوده چهارراه خیام امروز مستقر شده بودند. در این قسمت همانطور که الان نیز قابل مشاهده است، کال بزرگ و عمیقی بود.
روسها در حاشیه همین کال و اطراف آن سنگر کنده و مستقر شده بودند. خاطرم هست مردم میگفتند روسها همراه با نیرو و لشکر به شهر حمله کردهاند، اما با مقاومت سرسختانه مردم مشهد مواجه شدند و به بیرون شهر عقبنشینی کردند و در کوی زرگران یا کوی امیرالمؤمنین (ع) فعلی مستقر شدند.
بهگفته او، بیشتر سربازان روس با چاقو و بیلچههای مخصوص روسی که با خود داشتند، گودالهایی بهاندازه هیکل یک نفر در حاشیه کال کنده بودند و بهعنوان سنگر در آن مستقر شده بودند.
حاج محمد میگوید:فرمانده روسها مردی درشتهیکل و خشن بود که معمولا در چادر وقتش را میگذراند. ما بههمراه دیگر بچهها برای دیدن سربازهای روس به کنار کال میرفتیم و آنها را تماشا میکردیم. آنها از نانهای حجیم مخصوص روسی و گوشت به ما میدادند. بعضی بچهها نان را میگرفتند چندتکه میکردند و با هم میخوردند، اما گوشت را قبول نمیکردند، چون به ما گفته بودند روسها گوشت خوک میخورند که نجس است.
محمد میرزایی در ادامه میگوید: کمکم رابطه دوستی بین ما و سربازان روس بیشتر و بیشتر شد. آنها از بچههایشان دور بودند و دیدن ما دلتنگیشان را رفع میکرد. یک روز که همراه با دیگر بچهها به قرارگاه روسها رفته بودیم، یکی از سربازها به ما نزدیک شد و مکرر کلمه ماسی را تکرار میکرد. هیچکدام منظورش را نفهمیدیم.
بالاخره یکی از بچهها فهمید منظور از ماسی، همان ماهی است. سرباز روس میخواست بگوید که از کجا باید ماهی شکار کند. ما هم او را به سر قنات محله بردیم. سرباز به داخل قنات رفت و با قنداق اسلحه آب قنات را گلآلود کرد و بعد از چند دقیقه، دستمالی کیسهمانند را از جیبش درآورد و به داخل آب انداخت و وقتی بیرون کشید، پر از ماهی بود. ترفند موفقی بود و بهقول معروف از آب گلآلود ماهی گرفت. بعد از آن سرباز روس ماهیها را روی آتش کباب کرد و با هم آنها را خوردیم.
او حرفهایش را اینطور دنبال میکند: سربازان روس گاریهای چهاراسبه و هشتاسبه بزرگی داشتند. ما برای اولینبار در عمرمان چنین چیزی را میدیدیم. با این گاریها برای سربازان غذا و دیگر مایحتاج میآوردند. اسبهای روس بسیار بزرگ و تنومند و از یک گاو نر هم بزرگتر بودند. سربازان روس اجازه ورود به محله و خریدکردن از اهالی را نداشتند، فقط در فصل زمستان چوب و کنده را از اهالی میخریدند تا بتوانند آتش روشن و خودشان را گرم کنند.
مدتی سربازان روس در بیرون از محله ساکن بودند. در آن مدت آنها هرگز کاری نکردند که اهالی محله ناراحت شوند. آنها با همان سرعتی که آمده بودند، با همان سرعت نیز رفتند. بعدها که پل سیمانی بزرگی روی کال محل استقرار روسها ساخته شد، پل بهنام پل روسها معروف شد.
بعد از گذشت سالها و با افزایش جمعیت، هسته جدید و امروزی محله کوی امیرالمؤمنین (ع) در دهه ۳۰ و ۴۰ شکل گرفت.
غلامرضا غلامعلیزاده متولد سال ۱۳۱۵ است و خانوادهاش جزو اولین ساکنان این محله جدید بودند. او میگوید: برای ارتباط بیشتر بین دو هسته جمعیتی کوی کشاورزان و کوی کارگران، خیابان بزرگی کشیده شده بود. این خیابان تا مدتها به خیابان بیستمتری معروف بود.
هرچند خیابان خاکی بود، اما از لحاظ طول و پهنا مهمترین خیابان محله بهحساب میآمد. بهتدریج تعدادی خانواده در حاشیه این خیابان ساکن شدند و هسته محله جدید کوی امیرالمؤمنین (ع) در اطراف این خیابان بیستمتری تشکیل شد. خانواده ما سومین یا چهارمین خانواده ساکن در حاشیه خیابان بیستمتری بود.
بهگفته این قدیمی محله با افزایش جمعیت، بههمت ساکنان، اولین مسجد محله ساخته و بهنام امیرالمؤمنین (ع) نامگذاری شد. با ساخت این مسجد خیابان بیستمتری بهنام کوی امیرالمؤمنین (ع) یا مسجد امیرالمؤمنین (ع) تغییر نام پیدا کرد و از این زمان محله بین مردم به همین نام معروف شد.
غلامعلیزاده دهه ۵۰ را بهخاطر میآورد؛ دورهای که مسئولان شهری از این نامگذاری استقبال نکردند: با نامگذاری محله بهنام کوی امیرالمؤمنین (ع)، برخی مسئولان ادارات و مقامات شهری با این تغییر نام مخالف کردند. زمان شاه بود و مسئولان بهدنبال نام دیگری برای محله بودند، اما اهالی با نظر آنها مخالفت کردند و این نام را مناسب محله و مردم آن میدانستند.
مخالفت مسئولان با نام امیرالمؤمنین (ع) فقط به کلام ختم نشد، بلکه آنها تأکید کردند که اگر نام مدنظرشان برای محله تأیید نشود، از دادن هرگونه امتیاز رفاهی و خدماتی به محله خودداری میکنند. با وجود این تهدیدها، مردم مؤمن و مذهبی محله در مسجد امیرالمؤمنین (ع) تجمع و اعلام کردند اسم محله را تغییر نخواهند داد، حتی اگر از آب و برق محرومشان کنند.
زمانیکه همه محلات اطراف از آب لولهکشی بهرهمند بودند، ما برای شستن لباس و پختوپز از آب قنات استفاده میکردیم
غلامرضا غلامعلیزاده میگوید: شاید برایتان باورکردنی نباشد در زمانی که همه محلات اطراف حتی روستاها از آب لولهکشی بهرهمند بودند، ما باید برای شستن لباس و پختوپز از آب قنات استفاده میکردیم. بهخوبی در خاطر دارم در مراسم و مهمانیای که بهمناسبت آمدن از مکه و حج داشتیم، مجبور شدیم یک گاری آب شیرین بخریم.
با وجود مخالفت مسئولان وقت برای دادن خدمات رفاهی و شهری به ساکنان محله امیرالمؤمنین (ع)، با تلاش و پیگیری اهالی، مسئولان مجبور به ارائه این امتیازات به محله شدند.
غدیر داوودی عسکری متولد سال ۱۳۱۸ یکی از ساکنان قدیمی محله است که در آبادانی و شکوفایی محله نقش مهمی برعهده داشته است. عسکری میگوید: تا سال ۱۳۵۳ محله کوی امیرالمؤمنین (ع) هیچ شباهتی به محلهای شهری نداشت و بهدلیل مخالفت مسئولان وقت از داشتن حداقل امکانات محروم بود. خیابانهای محله خاکی بود، بهطوریکه وقتی برف و باران میآمد، تا زانو داخل گلولای فرومیرفتیم.
آن زمان من یک کارگاه دروپنجره سازی و آهنفروشی نبش چهارراه نباتی (چهارراه خیبر امروز) داشتم. خوشبختانه در جریان مراودات کاری و فروش دروپنجره که داشتیم، با چند نفر از مسئولان خدماترسانی شهری آشنا شدم و توانستم از طریق این دوستی مشکلات و کمبودهای محله را برایشان مطرح کنم و آنها را راضی کردم که به محله محروم ما کمک کنند. البته اهالی نیز همراه و پشت هم بودند.
بهگفته او، برای لولهکشی آب بعد از کلی رفتوآمد و پیگیری، مسئولان وقت طرح آبرسانی به اهالی محله اعلام کردند، چون نیرو و تجهیزات کافی ندارند، باید خود اهالی کانالهای آب را بکنند. با بسیج عمومی اهالی در مدت چند روز همه کانالهای آب آماده و لولهکشی آب شرب انجام شد. با همین همت جانانه اهالی، در زمان کمی بعد از لولهکشی آب، دکلهای برق در محله نصب و برقکشی نیز انجام شد.
یکی از مشکلات محله در همان دهه ۵۰ نبود وسیله نقلیه عمومی بود، به همین دلیل چند نفر از اهالی که خودرو شخصی داشتند، در مواقع اضطراری نقش آژانس محله را ایفا میکردند. یکی از این افراد آقای عسکری بود.
او میگوید: در کل محله سه تا خودرو بیشتر وجود نداشت. من نیز خودرو پیکانوانتی داشتم که با آن کار حملونقل دروپنجرههای کارگاه را انجام میدادم. این وانت پیکان در کنار انجام کارهای کارگاه، آژانس مردم محله هم بود. شب و روز هم فرقی نداشت.
با همین خودرو چند نفر از خانمهای همسایه را که زمان وضع حملشان نزدیک بود، به بیمارستان رساندم. خوشبختانه با پیروزی انقلاب محله کوی امیرالمؤمنین (ع) پیشرفت زیادی کرد و امروز از نظر امکانات رفاهی و خدماتی با محلات دیگر برابری میکند.
محله امیرالمؤمنین (ع) یکی از محلات پیشگام در راه مبارزه با شاه و در زمان جنگ تحمیلی بود. حسینعلی صانع متولد سال ۱۳۳۸ از ساکنان قدیمی این محله و یکی از جوانهای فعال در عرصه انقلاب و مبارزه با ضدانقلابها در دهه ۵۰ و ۶۰ است.
او میگوید: ساکنان محله کوی امیرالمؤمنین (ع) در مبارزات دوران انقلاب همیشه پیشگام بودند و در روزهای راهپیمایی بر ضد رژیم همیشه حضوری مقتدرانه داشتند. در دوران دفاع مقدس نیز با تقدیم ۱۸۰ شهید و تعداد زیادی جانباز از محلاتی بودند که باتوجهبه جمعیت محله نقششان را بهخوبی در دفاع از میهن ایفا کردند.
شهیدان مهدی و هادی پوشانی، محسن و غلامحسین مقدسیان، مهدی و ابراهیم عزیزی، رمضانعلی و رجبعلی پیشگر، مهدی، محمد و حسن غلامی، غلامحسین، احمد و مهدی نیکوکاران از شهدای محله کوی امیرالمؤمنین (ع) هستند. جوانان انقلابی این محله در روزها و ماههای اول بعد از پیروزی انقلاب به مبارزه با تعدادی از افراد منافق و زورگیر که زمینهای بسیاری را تصاحب کرده بودند، پرداختند و این زمینها را آزاد کردند.
ازجمله این زمینها یک قطعه زمین ۶ هزار متری بود که مجموعه ورزشی الغدیر در آن احداث شد. شهید احمد قوامی و شهید رجب صانع از بنیانگذاران سپاه در حاشیهشهر مشهد بودند و در اعزام نیروهای انقلابی داوطلب به جبهههای جنگ تحمیلی نقش مؤثری داشتند. آنها ساکن کوی امیر بودند.
حسینعلی صانع در پایان برخی مشکلات این محله را برمیشمرد و میگوید: خیابان شهید صانع در این محله بهعنوان تنها خیابان تجاری که دارای بیش از ششصد مغازه تجاری، بانک و مؤسسات دولتی است، از لحاظ آسفالت خیابان و مبلمان شهری وضعیت نامطلوبی دارد.
با وجود پیگیریها و حتی تعیین بودجه هنوز اقدامی برای تعمیر و بهسازی پیادهروهای آن انجام نشده است. باتوجهبه فعالیت گروههای فرهنگی و مذهبی مختلف در محله، متأسفانه این گروهها مرکزی برای فعالیتهای فرهنگی خود ندارند. ساخت فرهنگسرا یکی از درخواستهای فعالان فرهنگی محله برای انسجام و توسعه فعالیتهای فرهنگی در محله است.
* این گزارش شنبه ۱۱ اسفندماه ۱۴۰۲ در شماره ۵۴۸ شهرآرامحله منطقه ۱ و ۲ چاپ شده است.